محدثه جونمحدثه جون، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 11 روز سن داره

محدثه؛فرشته کوچولوی ما

جشن اداره دایی مهدی

دختر عزیزم محدثه جونی به مناسب دهه ی فجر اداره دایی جونی هر سال مراسم میگیرن و دعوتشون میکنن که دایی جون برای ما هم کارت میگیره و مارو همراه خودشون میبره که خیلی مراسم خوبی داره هم برای شما بچه ها و هم برای ما. شما و نیکا جونی که خیلی حال کردید و بهتون خوش گذشت.اونجا رو صورت بچه ها نقاشی میکردن که شما گفتی میخوام خرگوش بشم و نیکا جونی هم موش.الهی دورتون بگردم که اینقدر عشقید.یه جایی هم بود کلی با نیکا جون خمیر بازی کردید.خلاصه کلی خوش گذشت. دست دایی جونی درد نکنه بخاطر دعوتش. ...
22 بهمن 1395

تولد مامان

عزیز دل مامان محدثه جونی من درست روز تولدم که 13 بهمن ماه هستش بیرون از خونه بودم و جایی کار داشتم تا امدم خونه دیدم شما و بابا جونی منو حسابی غافلگیر کردید و یه تولد کوچولو برام گرفتید و مامان جون و بابا حاجی و دایی مهدی و خاله فاطمه و نیکا جونی رو هم دعوت کردید که من خیلی خوشحال شدم. ومن خدارو شاکرم به خاطر داشتن همسر عزیزم و شما دختر گلم که اینقدر خوبید ایشالله که همیشه سایه ی باباجونی رو سرمون باشه و همیشه خوش باشیم. همسر گلم و دختر عزیزم ازتون ممنونم. اینم عکس شما با نیکا جونی ...
13 بهمن 1395

بازدید از برج میلاد

دختر گلم محدثه جونی اول از همه یه معذرت خواهی از دختر گلم که یکم این مطلب و دیر دارم برات مینویسم چون واقعا حسابی سرم شلوغ بود و درگیر بودم. عزیز دل مامان یه چند وقت پیش خونه ی دایی صفر بودیم که یه دفعه ای با عمه الهام و عمو محمد اینا تصمیم گرفتیم بریم به برج میلاد که خیلی خوب بود و خوش گذشت.شما با ایلیا جون و ماهان عزیز کلی خوش گذروندید و حال کردید. بفرمایید ادامه مطلب... اینم چند تا عکس از اون روز قربون دخترم که داره همه جا رو رصد میکنه   ...
2 بهمن 1395
1